دانلود آهنگ در ساعت جان دادن، او را طربی باشد گروه صفیر عرش
سهشنبه - 18 اکتبر 2022
هم اکنون از موزیک باز♪ دانلود اهنگ در ساعت جان دادن، او را طربی باشد با صدای گروه صفیر عرش به همراه تکست و بهترین کیفیت 🥁
Download Old Music BY : GRVH SFYR ARSH | DR SAAT JAN DADN، AV RA TRBY BASHD With Text And 2 Quality 320 And 128 On musicbuzz.ir
آن را که درون دل، عشق و طلبی باشد 🥁❤
چون دل نگشاید در، آن را سببی باشد
رو بر در دل بنشین، کان دلبر پنهانی 🥁❤
وقت سحری آید، یا نیم شبی باشد
جانی که جدا گردد، جویای خدا گردد 🥁❤
او نادره ای باشد، او بوالعجبی باشد
آن دیده کز این ایوان، ایوان دگر بیند 🥁❤
صاحب نظری باشد، شیرین لقبی باشد
آن کس که چنین باشد، با روح قرین باشد 🥁❤
در ساعت جان دادن، او را طربی باشد
خاموش کن و هر جا، اسرار مکن پیدا 🥁❤
در جمع سبک روحان، هم بولهبی باشد
آب حیات عشق را در رگ ما روانه کن 🥁❤
آیینه ی صبوح را ترجمه ی شبانه کن
ای پدر نشاط ما بر رگ جان ما برو 🥁❤
جام فلک نمای شو وز دو جهان کرانه کن
ای خردم شکار تو تیر زدن شعار تو 🥁❤
شست دلم بدست کن جان مرا نشانه کن
گر عسس خرد تو را منع کند از این روش 🥁❤
حیله کن و ازو بجه دفع دهش بهانه کن
آن لحظه کآفتاب و چراغ جهان شوی 🥁❤
اندر جهان مرده درآیی و جان شوی
اندر دو چشم کور درآیی نظر دهی 🥁❤
و اندر دهان گنگ درآیی زبان شوی
در دیو زشت درروی و یوسفش کنی 🥁❤
و اندر نهاد گرگ درآیی شبان شوی
هر روز سر برآری از چارطاق نو 🥁❤
چون رو بدان کنند از آن جا نهان شوی
گاهی چو بوی گل، مدد مغزها شوی 🥁❤
گاهی انیس دیده شوی، گلستان شوی
🥁❤
🥁❤
آن را که درون دل، عشق و طلبی باشد 🥁❤
چون دل نگشاید در، آن را سببی باشد
رو بر در دل بنشین، کان دلبر پنهانی 🥁❤
وقت سحری آید، یا نیم شبی باشد
جانی که جدا گردد، جویای خدا گردد 🥁❤
او نادره ای باشد، او بوالعجبی باشد
آن دیده کز این ایوان، ایوان دگر بیند 🥁❤
صاحب نظری باشد، شیرین لقبی باشد
آن کس که چنین باشد، با روح قرین باشد 🥁❤
در ساعت جان دادن، او را طربی باشد
خاموش کن و هر جا، اسرار مکن پیدا 🥁❤
در جمع سبک روحان، هم بولهبی باشد
آب حیات عشق را در رگ ما روانه کن 🥁❤
آیینه ی صبوح را ترجمه ی شبانه کن
ای پدر نشاط ما بر رگ جان ما برو 🥁❤
جام فلک نمای شو وز دو جهان کرانه کن
ای خردم شکار تو تیر زدن شعار تو 🥁❤
شست دلم بدست کن جان مرا نشانه کن
گر عسس خرد تو را منع کند از این روش 🥁❤
حیله کن و ازو بجه دفع دهش بهانه کن
آن لحظه کآفتاب و چراغ جهان شوی 🥁❤
اندر جهان مرده درآیی و جان شوی
اندر دو چشم کور درآیی نظر دهی 🥁❤
و اندر دهان گنگ درآیی زبان شوی
در دیو زشت درروی و یوسفش کنی 🥁❤
و اندر نهاد گرگ درآیی شبان شوی
هر روز سر برآری از چارطاق نو 🥁❤
چون رو بدان کنند از آن جا نهان شوی
گاهی چو بوی گل، مدد مغزها شوی 🥁❤
گاهی انیس دیده شوی، گلستان شوی
🥁❤
🥁❤