دانلود آهنگ به اکراه آورد دست از بغل بیرون؛ که سرما سخت سوزان است. محمدرضا شجریان

پنج‌شنبه - 6 اکتبر 2022
دانلود آهنگ به اکراه آورد دست از بغل بیرون؛ که سرما سخت سوزان است. محمدرضا شجریان

هم اکنون سوپرایز ویژه رسانه موزیک باز برای شما ღ دانلود اهنگ به اکراه آورد دست از بغل بیرون؛ که سرما سخت سوزان است. با صدای محمدرضا شجریان به همراه تکست و بهترین کیفیت ♫

Download Old Music BY : MHMDRZA SHJRYAN | BH AKRAH AVRD DST AZ BGHL BYRVN؛ KH SRMA SKHT SVZAN AST. With Text And 2 Quality 320 And 128 On musicbuzz.ir

سلامت را نمی خواهند گفت پاسخ، سرها در گریبان است. 🎷ღ

کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را

نگه جز پیش پا را دید، تنواند، که ره تاریک و لغزان است. 🎷ღ

وگر دست محبت سوی کسی یازی،

به اکراه آورد دست از بغل بیرون؛ که سرما سخت سوزان است. 🎷ღ

نفس کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک.

چو دیوار استد در پیش چشمانت. 🎷ღ

نفس کاینست، پس دیگر چه داری چشم؟ ز چشم دوستان دور یا نزدیک.

مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیرٍ پیرهن چرکین! 🎷ღ

هوا بس ناجوانمردانه سردست…… آی

دمت گرم و سرت خوش باد! 🎷ღ

سلامم را تو پاسخ گوی؛ در بگشای.

منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم. 🎷ღ

منم من، سنگ تیپا خورده رنجور.

منم، دشنام پست آفرینش، نغمه ناجور. 🎷ღ

نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم.

بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم. 🎷ღ

حریفا! میزبانا! مهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد.

تگرگی نیست، مرگی نیست. 🎷ღ

صدائی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است.

من امشب آمدستم وام بگزارم، حسابت را کنار جام بگذارم. 🎷ღ

چه می گویی که بیگه شد، سحر شد؛ بامداد آمد؟

فریبت می دهد؛ بر آسمان، این سرخی بعد از سحرگه نیست. 🎷ღ

حریفا! گوش سرما برده است.

این، یادگار سیلی سرد زمستان است. و قندیل سپهر تنگ میدان. 🎷ღ

مرده یا زنده، به تابوت ستبر ظلمت نٌه توی مرگ اندود، پنهان است

حریفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است. 🎷ღ

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

هوا دلگیر؛ درها بسته؛ سرها در گریبان؛ دستها پنهان؛ نفسها ابر؛ دلها خسته و غمگین 🎷ღ

درختان اسکلت های بلور آجین

زمین دلمرده؛ سقف آسمان کوتاه؛ غبار آلوده مهر و ماه 🎷ღ

زمستان است.

🎷ღ

سلامت را نمی خواهند گفت پاسخ، سرها در گریبان است. 🎷ღ

کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را

نگه جز پیش پا را دید، تنواند، که ره تاریک و لغزان است. 🎷ღ

وگر دست محبت سوی کسی یازی،

به اکراه آورد دست از بغل بیرون؛ که سرما سخت سوزان است. 🎷ღ

نفس کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک.

چو دیوار استد در پیش چشمانت. 🎷ღ

نفس کاینست، پس دیگر چه داری چشم؟ ز چشم دوستان دور یا نزدیک.

مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیرٍ پیرهن چرکین! 🎷ღ

هوا بس ناجوانمردانه سردست…… آی

دمت گرم و سرت خوش باد! 🎷ღ

سلامم را تو پاسخ گوی؛ در بگشای.

منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم. 🎷ღ

منم من، سنگ تیپا خورده رنجور.

منم، دشنام پست آفرینش، نغمه ناجور. 🎷ღ

نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم.

بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم. 🎷ღ

حریفا! میزبانا! مهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد.

تگرگی نیست، مرگی نیست. 🎷ღ

صدائی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است.

من امشب آمدستم وام بگزارم، حسابت را کنار جام بگذارم. 🎷ღ

چه می گویی که بیگه شد، سحر شد؛ بامداد آمد؟

فریبت می دهد؛ بر آسمان، این سرخی بعد از سحرگه نیست. 🎷ღ

حریفا! گوش سرما برده است.

این، یادگار سیلی سرد زمستان است. و قندیل سپهر تنگ میدان. 🎷ღ

مرده یا زنده، به تابوت ستبر ظلمت نٌه توی مرگ اندود، پنهان است

حریفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است. 🎷ღ

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

هوا دلگیر؛ درها بسته؛ سرها در گریبان؛ دستها پنهان؛ نفسها ابر؛ دلها خسته و غمگین 🎷ღ

درختان اسکلت های بلور آجین

زمین دلمرده؛ سقف آسمان کوتاه؛ غبار آلوده مهر و ماه 🎷ღ

زمستان است.

🎷ღ

پخش آنلاین همین موزیک

شما هم نظری ارسال کنید

نظر ها بسته شده اند